تصور سرمایه گذاری در بازار سرمایه بدون استفاده از تحلیلها مانند حرکت کردن با سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت آن هم با چراغهایی خاموش در جادهای سنگلاخی و مهآلود است.
کسی که بدون استفاده از روشهای مختلف تحلیل دادههای بورسی، سرمایه ارزشمند خود را وارد این بازار میکند طعمه سرمایه گذارانی میشود که میدانند کجا هستند و به کجا میخواهند بروند.
در نتیجه، اگر به دنبال این هستید که سرمایه گذاری مستقیم را در بورس انجام دهید، چارهای به جز یادگیری دانش تحلیل ندارید. در دنیای بورس، تحلیلها به دو دسته اصلی تقسیمبندی میشوند:
۱- تحلیل تکنیکال
نگاه تحلیل تکنیکال به گذشته است. در این روش تحلیلی، شما دادههای مالی سهمهای مختلف را با هدف بررسی دقیقتر و کشف الگوهای منطقی فراز و فرود آنها مورد بررسی قرار میدهید. قلب تپنده تحلیل تکنیکال این فرض است که تمام فاکتورهای لازم برای تصمیمگیری در قیمت سهم پنهان شدهاند و تاریخ تکرار میشود.
این روش در تمام بازار هایی که بر اساس عرضه و تقاضا فعالیت می کنند کاربرد دارد، بازار هایی همچون ارزهای خارجی، بورس اوراق بهادار و بازار طلا، فلزات گران بها و مسکن را با استفاده از این روش می توان تحلیل کرد.
تحلیلگران تکنیکال بر خلاف تحلیلگران بنیادی ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، آنها از روی تحلیل و بررسی نمودارها رفتار آتی قیمت را پیش بینی می کند.
تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است:
همه چیز در نمودار قیمت دیده شده است.
قیمت ها طبق روند مشخصی حرکت می کنند.
تاریخ تکرار می شود.
۲- تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی روشی برای آنالیز کردن سهام یا اوراق بهادار بهواسطه محاسبه ارزش ذاتی آن است. این تحلیل، بامطالعه تمامی موارد تأثیرگذار بر ارزش، نظیر وضعیت مالی و مدیریت شرکت، صنعت و شرایط اقتصادی کلان انجام میشود.
هدف اصلی چنین تحلیلهایی، کشف ارزش خاصی است که بتوان آن را با قیمت فعلی مقایسه کرد و درنتیجه مقایسه یک سرمایهگذار بتواند برای خرید یا فروش سهم و اوراق بهادار تصمیمگیری کند.
در تحلیل سهام، یک تحلیلگر بنیادی با در نظر گرفتن عواملی مانند درآمد شرکت، عواید کوتاهمدت، حاشیه سود، رشد آینده تحلیل را انجام میدهد و به عبارت دیگر، وضعیت مالی یک شرکت مدنظر است.
دیدگاهتان را بنویسید